سیلیکون
“در شرایطی که اقتصاددانان نئوکلاسیڪ بر این باورند که خروجی اقتصاد کلان از طریق ورودیهایی نظیر کارگر،زمین،سرمایه ـو به باور برخی فناوری تعیین میشود،این نظریه در توصیف رفتار واقعی زیست بوم نوآوری ناتوان است.بنابراین در توضیح تفاوت میان سیستمهایی با بهرهوری بسیار بالا همچون سیلیکونولی با سایر مکانها در دنیا باید گفت مساله مهم نه اجزای تشکیلدهنده تولید اقتصادی بلکه دستورالعمل یا نحوه ترکیب
این اجزا با یکدیگر است.هرچه سریعتر به عناصر کلیدی تشکیل دهنده نوآوری یعنی ایده،استعداد ـ و سرمایه اجازه گردش آزادانه در سراسر سیستمهای انسانی داده شود بازده آنها نیز بیشتر میشود.استفاده از عنوان جنگلبارانی تنها یڪ استعاره نیست.زیستبومهای نوآورے نه فقط شبیه زیستبومهاے طبیعی بلکه دقیقاً خود آنها هستند. ایده، استعداد ـو سرمایه مواد مغذی هستند که در این سیستم زیستی در جریان هستند ـو سرعت حرکت این مواد مغذی میتواند همچون ابزاری برای محاسبه سلامت یڪ زیستبوم نوآوزی با مشاهده فعالیت متغیر آن در طول زمان به جای مشاهده آماری ثابت در انتهاے کار عمل کند.مدل جنگل بارانی به توضیح مکانیزمهایی اغلب نامرئی میپردازد که عوامل اصلی در یڪ اکوسیستم نوآوری همچون درهسیلیکون هستند.براے توضیح این موضوع استفاده از مبحث تخریب خلاق کفایت نمیکند.از آن مهمتر بازسازی خلاق یعنی توانایی انسان برای ترکیب ـو بازترکیب ـو رسیدن به الگوهای فزاینده اثرگذاری ـو بهرهوری است”
چکیدهاے ازکتاب جنگل بارانے نوشته ویکتورهوانگ و گرگ هورویت